بگذار دیگران طور دیگر بیاندیشند . من بر این باور نیستم که چارچوبه ی تکلیف مقام ما چندان تنگ باشد که بتوان از پس هر موعظه ای دست بر زانو نهاد و نشست ؛ آنسان که گویی تکلیفمان را به جای آورده‌ایم .

وجدان بیدار / اشتفان تسوایگ

بگذار دیگران طور دیگر بیاندیشند . من بر این باور نیستم که چارچوبه ی تکلیف مقام ما چندان تنگ باشد که بتوان از پس هر موعظه ای دست بر زانو نهاد و نشست ؛ آنسان که گویی تکلیفمان را به جای آورده‌ایم .

وجدان بیدار / اشتفان تسوایگ

بگذار دیگران طور دیگر بیاندیشند . من بر این باور نیستم که چارچوبه ی تکلیف مقام ما چندان تنگ باشد که بتوان از پس هر موعظه ای دست بر زانو نهاد و نشست ؛ آنسان که گویی تکلیفمان را به جای آورده‌ایم .

وجدان بیدار / اشتفان تسوایگ

صبح جمعه با شعر ۴ – ۱۶ اسفند ۹۸

خاموشی آن لب به حیا داشت سوالی دادیم دل از دست و نگفتیم جواب است … بیدل دهلوی و گر ز مسیح پرسدت مرده چگونه زنده کرد بوسه بده به پیش او جان مرا که همچنین مولانا در جای دیگه ای به این شکل دیدم که البته شکل درست همون بالایی هست گر ز مسیح […]

صبح جمعه با شعر ۳ – ۹ اسفند ۹۸

این هفته کماکان با اشعار بیدل دهلوی به سر شد و البته در کنارش مجموعه غزل پست مدرن «فرشته ها خودکشی کردند» از سید مهدی موسوی . این چند بیت از بیدل دهلوی رو این هفته بیشتر پسندیدم : کینه در طبع ملایم نکند نشو و نما فارغ از جوش غبار است زمینی که نم […]

صبح جمعه با شعر ۲ – ۲ اسفند ۹۸

ای هفته اگر چه هنوز هم بیدل میخونم (و البته به خاطر حجیم بودن دیوان بیدل احتمالا تا حدود ۶ ماه دیگه هم همچنان درگیر بیدل خواهم بود) ولی بیت و غزل خاصی برای نوشتن ازش ندارم . «به روش ساموراییِ» سید مهدی موسوی این هفته تموم شد و این ابیات به نظرم مناسب بودند […]

صبح جمعه با شعر ۱ – ۲۵ بهمن ۹۸

این هفته با دیوان بیدل دهلوی و کتاب شعر «به روش سامورایی» اثر سید مهدی موسوی دمخور بودم . ابتدا دو تا تک مصرع و یک تک بیتی از بیدل دهلوی : قطره را از خود گسستن ، دل به دریا بستن است و زندگی گر عشرتی دارد ؛ امیدِ مردن است و پیوسته پر […]