امسال حواس‌تان را جمع کنید!

مثل هر روز با تماس خانومم از خواب بیدار شدم و تا بیام لباس بپوشم و وسائلمو جمع کنم ساعت شده بود ربع به ۷ ، به یه عالمه عجله و هول هولکی دو لقمه صبحونه زدم و سوار اتوبوس شدیم و رسیدیم دانشگاه ، نزدیکای رودکی (دانشکده ادبیات دانشگاه هرمزگان) بودیم که یونس ازم […]