بگذار دیگران طور دیگر بیاندیشند . من بر این باور نیستم که چارچوبه ی تکلیف مقام ما چندان تنگ باشد که بتوان از پس هر موعظه ای دست بر زانو نهاد و نشست ؛ آنسان که گویی تکلیفمان را به جای آورده‌ایم .

وجدان بیدار / اشتفان تسوایگ

بگذار دیگران طور دیگر بیاندیشند . من بر این باور نیستم که چارچوبه ی تکلیف مقام ما چندان تنگ باشد که بتوان از پس هر موعظه ای دست بر زانو نهاد و نشست ؛ آنسان که گویی تکلیفمان را به جای آورده‌ایم .

وجدان بیدار / اشتفان تسوایگ

بگذار دیگران طور دیگر بیاندیشند . من بر این باور نیستم که چارچوبه ی تکلیف مقام ما چندان تنگ باشد که بتوان از پس هر موعظه ای دست بر زانو نهاد و نشست ؛ آنسان که گویی تکلیفمان را به جای آورده‌ایم .

وجدان بیدار / اشتفان تسوایگ

وقتی برای انجام کارایی که دوست داریم

یکی از کارایی که همیشه دوست داشتم انجام بدم و شاید برای شما جالب یا حتی خنده دار باشه ترشی درست کردن بود . از خیلی وقت پیش تصمیم داشتم یه روزی خودم ترشی درست کنم و مدام امروز و فردا می کردم تا این که چشم انداختم به تقویم و دیدم سال ۹۴ هم […]

سالی که گذشت ، سالی که رسید ؛ ۱۳۹۵

قبل از هرچیز لازمه که فرارسیدن بهار و آغاز سال جدید رو تبریک بگم . نوشتن از سالی که گذشته و از سالی که قراره آغاز بشه در شرایطی که کمتر از نیم ساعت به آغاز سال جدید مونده کار سختی به نظر میرسه اما برای من لذت خاصی داره . سال ۱۳۹۴ شاید بشه […]

یک نصیحت غیر معمول به خانم ها ؛ بدون نفع شخصی!

شاید مقداری عجیب به نظر برسه و شاید هم نظر تو این باشه که من چون یه مردم دارم این حرف رو میزنم اما میخوام از هر زنی که این متن رو میخونه خواهش کنم مردش رو مغرور نگه داره و حتی اگه شوهرش مغرور نیست حس غرور رو در اون ایجاد کنه . خانم ها غالبا […]

طعم تلخ گذر سال ها …

شاید ۲۵ سالگی حس قشنگی باشه و شاید فرارسیدن تولد آدمی شیرینی خاصی براش داشته باشه اما چیزی که در پی هر سالگرد تولد آزار دهنده است اینه که یک سال دیگه هم از فرصت هاش سوخته . چند روز پیش ۲۵ ساله شدم اما چه سود که فرارسیدن بیست و ششمین زمستان زندگیم در […]

امسال حواس‌تان را جمع کنید!

مثل هر روز با تماس خانومم از خواب بیدار شدم و تا بیام لباس بپوشم و وسائلمو جمع کنم ساعت شده بود ربع به ۷ ، به یه عالمه عجله و هول هولکی دو لقمه صبحونه زدم و سوار اتوبوس شدیم و رسیدیم دانشگاه ، نزدیکای رودکی (دانشکده ادبیات دانشگاه هرمزگان) بودیم که یونس ازم […]

دانشجوی ارشد ؛ خوب یا بد؟

شاید اینطور به نظر برسه که قبول شدن تو مقطع ارشد و کلا دوره فوق لیسانس باید دوره لذت بخشی باشه اما واسه من اصلا اینطور نیست ، تصورم قبلیم این بود که قراره در هفته دو یا سه روز سر کلاس باشم و دو روز هم نهایتا صرف مطالعه و تکالیف بشه و خب […]

ازدواج!!!

به خوابم هم نمیدیدم که یه روز در مورد ازدواج قرار باشه بنویسم ، هیچوقت به طور جدی بهش فکر نکرده بودم و ازش گریزان بودم . همیشه ازدواج رو حماقت میدونستم ، حماقتی که ارامش و نظم زندگی ادم رو میگیره و الان که دارم مینویسم فرورفته در حماقتم و از همیشه به ازدواج […]

نه به پرخوری ؛ رفتاری که باید کنترل شود !

یکی از وجوه شخصیتی که لزوما باید مورد سوال و نظارت قرار بگیره خوردن هست ، چند مدت پیش کتابی رو مطالعه می کردم که در مورد پرخوری و اثرات زیانباری که بر آدمی میذاره حرفای جالبی نوشته بود . با خوندن همین کتاب بود که من تجدید نظر کلی ای در غذا خوردنم کردم […]

وقتی برای انجام کارایی که دوست داریم

نمیدونم شما چقدر به موجودات زنده دلبستگی دارید ، من خودم کلا به هیچ نوع موجود زنده ای علاقمند نبودم ، نه این که تنفری در کار باشه ها ؛ فقط چون آدم سر به هوا و بی خیالی هستم مطمئن بودم نمیتونم از یه موجود زنده حالا چه پرنده ای مثل قناری و طوطی […]

منعطف نباشید !!!

منعطف نباشید . شاید حرفم عجیب باشه براتون و شایدم خنده دار . آره من بر خلاف همه بهتون میگم منعطف نباشید . انعطاف چیزیه که شخصیت آدم رو خورد میکنه ، مث دروغ مصلحتی میمونه ، میگی این دفعه رو به خاطر مصلحت دروغ میگم و دفعه بعد و تا چشم به هم میزنی […]