از دور کولی و خیابانی به نظر می رسید
زنی که کنار خیابان
وسط هیاهوی موتور و ماشین های عبوری
توت های پای درخت را از زمین بر می داشت و می گذاشت توی پاکت پلاستیکی کوچک آن یکی دستش
نزدیکتر که شدم
وسط پیاده رو کودکی ایستاده بود خیره به دستان زن وسط خیابان و انتظارش را می کشید
حرفهای چند لحظه پیش دوباره توی ذهم مرور شدند
«مادر» است دیگر
عادت دارد با کارهای عجیب و غریبش شرمندهمان کند …
۹ اردیبهشت ۹۲
بازدیدها: 183