قبل از هرچیز لازمه که فرارسیدن بهار و آغاز سال جدید رو تبریک بگم .
نوشتن از سالی که گذشته و از سالی که قراره آغاز بشه در شرایطی که کمتر از نیم ساعت به آغاز سال جدید مونده کار سختی به نظر میرسه اما برای من لذت خاصی داره .
سال ۱۳۹۴ شاید بشه گفت تا اینجا بهترین سال زندگیم بوده . سال رو در شرایطی شروع کردم که تازه آزمون ارشد داده بودم و ترم آخر کارشناسی بودم . به قبولی در آزمون ارشد امیدوار بودم و نسبت به آینده مردد . خرداد ماه بود و در شرایطی که زمان کمی از اعلام نتایج اولیه ارشد می گذشت با کسی ملاقات کردم که مسر زندگیم رو زودتر از اونچه فکرش رو می کردم تغییر داد . زهرای عزیزم رو در شرایطی دیدم که هیچ تصمیم و فکری برای ازدواج نداشتم و هیچ آمادگی هم نبود . چند ماه بعدش به آشنایی و ملاقات گذشت و زودتر از اونچه که فکرش رو می کردم به ازدواجمون ختم شد . ازدواجی که تا عمر دارم شیرینیش رو مزمزه میکنم . این دو اتفاق سالم رو به بهترین شکل برام شیرین کرد .
و حالا داریم وارد سال ۹۵ میشیم . تمام دغدغه این دو سه روز اخیر انجام کارهای عقب افتاده ای بوده که دوست نداشتم با خودم ببرمشون به سال جدید . انجام تکالیف عقب مونده و کارای دوست داتنی که باید انجام میشد (در مورد این مورد در پست دیگه ای خواهم نوشت) . سال ۹۵ داره با آرزوها و برنامه های بزرگی آغاز میشه و جدای از این که این برنامه ها چقدر دست یافتنی باشن همین که برنامه های بزرگی هستند این نوید رو میده که قراره سال خوبی رو در پیش داشته باشم .
امیدوارم سال جدید برای همه شما سالی سراسر آرامش و نیک بختی باشه .
بهارتون گل بارون
بازدیدها: 180