بگذار دیگران طور دیگر بیاندیشند . من بر این باور نیستم که چارچوبه ی تکلیف مقام ما چندان تنگ باشد که بتوان از پس هر موعظه ای دست بر زانو نهاد و نشست ؛ آنسان که گویی تکلیفمان را به جای آورده‌ایم .

وجدان بیدار / اشتفان تسوایگ

بگذار دیگران طور دیگر بیاندیشند . من بر این باور نیستم که چارچوبه ی تکلیف مقام ما چندان تنگ باشد که بتوان از پس هر موعظه ای دست بر زانو نهاد و نشست ؛ آنسان که گویی تکلیفمان را به جای آورده‌ایم .

وجدان بیدار / اشتفان تسوایگ

بگذار دیگران طور دیگر بیاندیشند . من بر این باور نیستم که چارچوبه ی تکلیف مقام ما چندان تنگ باشد که بتوان از پس هر موعظه ای دست بر زانو نهاد و نشست ؛ آنسان که گویی تکلیفمان را به جای آورده‌ایم .

وجدان بیدار / اشتفان تسوایگ

۱- یکی از چیزایی که خیلی رو اعصاب منه طولانی شدن زمان تماس هست ، خیلی هم تعارفی هستم و سخت می تونم تماس رو کوتاه کنم ، به تازگی یک ایده ای رو دارم پیاده می کنم که تا حدودی جواب داده ، به این شکل که وقی کسی بهم زنگ میزنه و سوالی یا حرفی داره جواب سوال و حرفش رو میدم اما بعد این که به طور طبیعی پرید رو یه شاخه دیگه و صحبت رو برد به یه جای دیگه سعی می کنم در اولین فرصت برگردونمش به موضوعی که تماس باهاش شروع شده ، مثلا در حالی که داره در صحبت رو به سمت آمار مرگ و میر کرونا میبره میگم : «آره … جان ، همونطور که گفتم بهترین کار همنه ک فلان کار رو انجام بدی » و احساس می کنم طرف صحبت مودبانه می گیره که وقت برای صحبت در مورد موضوعات متفرقه داری .

۲- هفته گذشته به اشتباه یه هزینه شرکت رو دو بار به کسی پرداخت کرده بودم ، وقتی که متوجه شدم چه اتفاقی افتاده واقعا برام سخت بود تصمیم گرفتن ، گفتش سخت و نگفتنش هم سخت بود (چون در واقع اجازه داشتم یک بار برای یک کار هزینه کنم و هزینه دوم توجیهی برای شرکت نداره و از جیب من رفته بود) ، بعد چند روز زنگ زدم به طرفِ مورد نظر و بهش گفتم چه اتفاقی افتاده ، مطمئن هم بودم بنده خدا اصلا متوجه نشده چون اس ام اس بانکش فعال نیست ، واکنش؟ بسیار تشکر کرد ، گفت شما اگه به من نمیگفتی برای من هم مدیونی بود ، هر روز که میگذره بیشتر شیفته شخصیت این آقای محمودی میشم من .

۳- حین مطالعه کتاب «دو قرن سکوت»ِ دکتر عبدالحسن زرین کوب رسیدم به واژه «مرگ ارزان» ، البته با توجه به متن معنی این ترکیب قابل حدس زدن بود با این حال با به عادت همیشگی رفتم سراغ فرهنگ عمید ، در تعریف این واژه اومده بود : «مستحق مرگ و سزاوار کشته شدن» ، در واقع در گذشته به کسی که به هر دلیلی محکوم به اعدام بوده میگفتن مرگ ارزان . بعد از این مدخل در فرهنگ ، مدخل «مرگامرگ» اومده بود که توجهم رو به خودش جلب کرد ؛ بسیار مردن مردم به واسطه ی قحطی یا شیوع یک بیماری واگیر مانند وبا و طاعون . فکر کنم به لحاظ تکنیکی الان وسط یک مرگامرگ بزرگ هستیم ، البته بزرگ به سبت زمانه خودمون .

۴- در جایی خونده بودم که شبکه های اجتماعی نظیر اینستاگرام و فیسبوک و نظایر اینها اصولا ساخته شدن تا وقتمون رو تلف کنن ، اصلا هدف از طراحی ها و بهبود هایی که در هر نسخه از نرم افزاری مثل اینستاگرام اعمال میشه این هست که به نحوی من و شما رو بیشتر از گذشته درگیر خودش نگه داره . یکی دو هفته پیش آمار استفاده از نرم افزارهای گوشیم رو مرور می کردم و متوجه شدم که متاسفانه وقت زیادی رو به استفاده از نرم افزارهای توییتر ، تلگرام و اینستاگرام می گذرونم ، این شد که به فکر چاره افتادم و رسیدم به نرم افزار AppBlock . کاری که این نرم افزار انجام میده این هست که محدودیت های مشخصی رو که البته شما تعیین می کنید در چه حدی باشند روی نرم افزارها اعمال میکنه و کاملا هم انعطاف پذیر هست ، یعنی اینطور نیست که همه نرم افزارها رو به یک میزان محدود کنه و شما امکان تعیین این موارد رو دارید : اول این که چه نرم افزارهایی محدودت بشن ، دوم این که در چه بازه هایی از روز محدود بشن و سوم این که چقدر محدود بشن . مثلا من محدودیت ها رو به این شکل تعریف کردم که از سه نرم افزاری که بالاتر بهشون اشاره کردم فقط در ۳ بازه مشخص از روز بتونم استفاده کنم (۷ تا ۸ صبح – ۱۵ تا ۱۶ و ۲۰ تا ۲۱:۳۰) ، و ضمنا قرار نیست کل این سه و نیم ساعت رو تو این نرم افزارها باشم ، حداکثر میزان استفاده از اینها در روز ۲ ساعت هست ، یعنی اگه تو نوبت صبح و ظهر دو ساعت در مجموع از این نرم افزارها استفاده کردم دیگه اجازه استفاده ندارم حتی در اون بازه ساعت ۲۰ تا ۲۱:۳۰ . دو تا نکته ؛ اول این که میدونم ۲ ساعت استفاده در روز باز هم زیاد هست اما واقعا کاهش چشمگیر بوده ، اجازه بدید گام به گام برم جلو ، دوم هم این که همین کاهش تا اینجا باعث شده فرصت خیلی بیشتری برای کتاب خوندن داشته باشم ، فکر می کنم بعد یه مدت محدودیت رو بیشتر کنم و به یک ساعت استفاده در روز کاهش بدم .

۵-

چون امروز زیاد سرم شلوغ بود دیر رسیدم به نوشت هفتنامه این هفته ، الان هم ساعت از یک نیمه شب گذشته ، ادامه متن رو فرداشب می نویسم 🙂

Visits: 322

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

جملات خواندنی
جورج اورول / ۱۹۸۴: در درازمدت، وجود یک جامعه‌ی طبقاتی فقط بر اساس فقر و نادانی ممکن می شود.

حال و هوای این روزهای من

معمولا وقتی آهنگ خوش ریتم و گوش نوازی میشنوم چند روزی درگیرش می مونم ، گاه گداری (اگه هواس پرتی مانع نشه) بعضی هاش رو میذارم اینجا شما هم گوش بدید .

(مادامی که روی دکمه پخش کلیک نکنید موسیقی بارگذاری نخواهد شد)

«آرشیو آهنگ هایی که تا امروز در این قسمت قرار گرفته»