مجموعه «چالش نود روز نوشتن» ابتدا در کانال شخصی من منتشر میشه و صرفا تعداد معدودی از اونها در وبلاگ بازنشر میشه .
امشب قسمتی از اشعار ازرقی هروی رو می خوندم که رسیدم به این بیت :
شعاع درفش تو بر هر که تابد
نیابد ز اولاد آن دوده دختر
این بیت در قصیده ای که در وصف طغانشاه (پسر آلپ ارسلان و از حاکمان سلجوقی) سروده شده اومده ، قصیده سراسر وصف طغانشاه هست و ضمن تمام سجایایی که برای طغانشاه اومده این بیت هم یکی دیگه از اون ها رو برمیشمره و اون هم اینه دودمان پسرزا رو برتر دونسته .
البته که این ابیات یه سری مدح و ستایش های مبالغه آمیز و تو خالی هست اما چرا باید صاحب دختر بودن به عنوان یک چیز منفی (یا حداقل یک موضوع که مزیتی نداره در مقابل صاحب پسر بودن ) مطرح بشه ، ازرقی هروی و عنصرالمعالی کیکاووس بن اسکندر هر دو در نیمه دوم قرن پنجم هجری زندگی می کردند و نوشته هاشون نشون میده که این نگاه به #دختر و #زن نگاه غالب ایران اون دوره هست ، در جایی از قابوسنامه در مورد دختران این مطلب اومده :« دختران اسیر مادر و پدر باشند که پسران اگر پدر ندارند ، ایشان به طلب شغلی توانند رفت و خویشتن توانند داشت، دختر بیچاره بود؛ آن چه داری، نخست در وجه برگ وی کن و شغل وی بساز و وی را در گردن کسی کن تا از غم وی برهی » .
امروز که ما این متون رو می خونیم از نگارش اونها نزدیک به هزار سال گذشته و هیچ توقعی هم وجود نداره که فرهنگ تمدنی هزار سال پیش ما یک چیز ایده آل و قابل دفاع باشه اما اگه افکار و نگاه ما نسبت به زنان همون نگاه هزار سال پیش باشه اونوقت باید از خودمون بپرسیم فایده این هزار سال گذر زمان چی بوده ؟؟؟
بازدیدها: 173